بسم الله الکافی
یکیشون فیلم میگرف و اون یکی از پشت نزدیک دختره شد و دامنشو کشید و دویید ! - احتمالا دامنش لنگی ای چیزی بود که کامل از تنش جدا شد ! - دویید و دور شد . دختره مونده بود وسط پیاده رو و التماس و داد .. بعدتر نشسته بود و خودشو جمع کرده بود .. دو تا پسرا از دور یه کم خندیدن و بعد دامن دزده ! برگشت و دامن و گذاش روو پای دختره ! حالا شایدم کلیپه ساختگی بود ، گرچه التماس دختره واقعی نشون میدادش
..
بعد خیلی سال قبل یهو یکی دو تا از لاغرای فامیلمون شروع کردن به باد کردن ! نیس که خیلی قویمند و درشتم هستم ، اصرار که دکترش خوبه تو هم برو ! میمم یه جلسه رفت ، تغییر وزن داد .. حالا اینکه تغییر وزنش در حد اوریون گرفتن و باد زیر غبغب بود که هیچ ، اونجاییش برام آزاردهنده بود که از دو تا آمپولی که باید میزدی یکیشو منشی میزد که هیچ ، اون یکی ولی یه جوری بود که غیر از خود دکتر کس دیگه ای نِ می تو نِس بزنه ! یه سوزنه دیگه میخوای فرو کنی دکتر ! حالا حتما خودت باید باشی ؟ هنوز بعد این همه سال گاهی یادش میفتم و حس تحقیر و کوچیک شدن بیخ گلومو میگیره .. پول درآوردن انقد می ارزه که بابتش دروغ بگی یا دیدن باسن آدما انقد لذت بخشه ؟
ببخشید که هنوز نتونستم با کار دکتره کنار بیام و فکنم اووو آمپوله فرق داشته هاااااااا .. لابد با چش خودم دیدم که فرق نداش ! :(
برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 144