934 .

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بسم الله

گوشی جنابات زنگ خورد ، نگاه کردم آخرش " 6846 " بود . ازونجام که گوشی کسیو جواب نمیدم و همینجوری که توو ذهنم تکرار میشد 6846 ؟ .. 6846 ؟ .. 6846 ؟ داد زدم " میـم ! بیاااااا " یهوو انگار صاحب شماره رو شناخته باشم ، بی مکث ادامه دادم " توییـــــ " :| انتظارم داشتم بیاد جواب خودِ پشت خطشو بده یَنی ؟ :| بعد حالا یه موقعی بود زمان تحصیلم هی أم صدام میکردن نخبه ! دروغ چرا مام کم به خودمون نمیگرفتیم که :))) 

اونوخ توو سلسله مراتب نخبگیم ، یه فَقَراتی هم من باب سند و مدرک ، ثبت و ضبطه ! اون موقع ها توو حیاطمون گربه ها زیاد رفت و آمد داشتن .. یه بچه گربه بود چن روزی بی حاااال ازین ور به اون ور میفتاد ، بی که چیزی بخوره .. عمرشم البته به دنیا نبود .. حالا یکی مهربونیم کرده باشه یه شیافم براش گذاشته باشه !

بعد حالا همه جا پر شده ، چی ؟ نابغه ده سالهِ فلان و بیسار ! بیشیــــــــــن .. ما خودمان .. هاااا ! ؛)) 

+ گذاشتن شیاف مال بعدِ خیــــــــلی بد حال شدنش بود .. اما علی هنوز معتقده به قتل رسیده


سنجاق بشهـ بهـ: پرچنهـُ پرچنگیاش
+ نوشته شده در  دوشنبه هجدهم دی ۱۳۹۶ساعت 0:50  توسط پُرچِنهـ هه  | 
789 ....
ما را در سایت 789 . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 150 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 18:24