+118 .

ساخت وبلاگ

امکانات وب

بسم الله

1. با صدای " سلام " ِ کشدارش ، سرم‌و بالا آوردم .. سلاااااام .. رفتم جلو و شروع کردم روبوسی و مبارک باشه که گفت " خبری نیس بهم خورد " . بدم میاد که بگیم فدای سرت . بده که حرف مفت بزنیم به کسی که چشاش اشک داره و لبخند می‌زنه و وانمود می‌کنه " خوبه باز ، اتفاقی نیفتاده بود هنوز " . دیشب قرار عقد داشتن . محضر و مهمون دعوت کردن و آرا و گیرا کردن . دوماد فرموده بودن دو هفته فکرامونو بکنیم بعد !

..

2. صداش از بیرون اتاق میومد که " با خانم حسینی کار دارم " . صدامو بلند کردم " بلـــــه " . اومد توو درو بست . اینکه این در خیلی کم بسته می‌شه یعنی حتما کار خصوصی‌ای داره . نشسته بود روبروم‌و معلوم بود حرفاش حاشیه‌ست و متنش چیز دیگه‌ایه . کِی بود ؟ دو هفته قبل ؟ یه روز اول وقت اجازه گرفته بود نمونه سر کلاس . گفته بود " مهریه‌مو گذاشتم بره اجرا ، برم پسش بگیرم " . گفته بودم " چه کارایی می‌کنین ! برو " 

789 ....
ما را در سایت 789 . دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 6 دی 1397 ساعت: 13:23