دچار خَلط و اشتباه و عدم تفکیکیم ؟ میشه گفت " دچار" یم ؟ یا فقط گاهی " اتفاقی " میافته توی زندگیمون ، رفتارمون ، نگاهمون ؟ متأسفانه علیرغم خوشبینبودن ذاتیم اما نزدیکم به باور این « دچارشدگی »
با تأخیر شد این مثال .. اما جای نوشتن داره .. فارغ از نگاه دینی و اینکه موسیقی چه حکم شرعیای داره و فلان .. اینکه مردم ما دنبال شادیان و موسیقی براشون یه ابزاره برای شادبودن و تخلیه انرژی یا انرژیگرفتن ، این یهچیزه .. و اینکه هر نوع ادبیاتی ، هر موسیقیای با هر ترانه و هر انتخاب کلمهای مناسب سن کودکی نیس چیز دیگهایه .. طرفداری عدهای از ترانه پخششده در مدارس از نوعی سطحینگری و زودجوشی نشأت اگه نگرفته ، پس منشأش چی میتونه باشه ؟ خلط و اشتباه و عدم تفکیک . ما برای مبارزه با نگاهی که مطلوبمون نیس ، حاضریم کودکی و معصومیت بچههامونو نادیده بگیریم . این دقیقا اشتباهیه که از تشخیص ندادن مسائل و عدم موفقیت در جداسازیشون بیرون اومده
+ قطعا نگاه شخصی خودم به موسیقی دخیل در نوشتن این متن نبوده :) چه اینکه تجربه فقط یه چیزو ثابت کرده برام .. کاذب بودن شادیای که شااااااااااید از دل موسیقی بیرون بیاد .. شاید
789 ....برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 114