+218 .

بسم الله

چیزایی که درونم تثبیت شده ، فرمانروای حالای زندگیمن .. هر چی .. هر اخلاقی .. هر ویژگی‌ای .. حکمرانیشونو می‌بینم و راضی‌ام ؟ بیراه نمی‌گن و درست پیش می‌رن

اما انگار حالاها آسیب بیشتری هم می‌بینم .. از اخلاقی که باید باشه و نیس . از رعایتایی که نمی‌شه . از دخالت ، از سرک کشیدن ، از پا گذاشتن توو حریم شخصی دیگرون ، از سؤالایی که نباید ، اما پرسیده می‌شن

بد اخلاق شدم ؟ بهونه‌گیر شاید .. عصبانی حتی .. خیلی عصبانی ! .. حریم شخصی برام از شخصی به خیلی شخصی ، به محرمانه تبدیل شده و نمی‌تونم تهدید به همگانی شدنشو بپذیرم 

اگه " نه " می‌شنویم .. " نمی‌تونم " .. " کار دارم " .. " نمیام " .. یاد بگیریم بعدش نپرسیم " چرا ؟ .. کارت چیه ؟ کی تموم می‌شه ؟ " .. خب ؟ نپرسیم هی و منتظر توضیح نباشیم !