بسم الله
ظهرا که خسته و گشنه برمیگردم خونه ، توان بغل کردن نینوئهرو ندارم .. نه از خستگی .. از گشنگی خودم و بوی زیر گردن نینوئه . هشدار میدم ممکنه نتونم خودمو کنترل کنم و یکی از همین روزا که با نیش باز چسبیده بهم ، یه کم یه کم از زیر گلوش شروع کنم به خوردن و تموم کردن :)
+ خدا بچههارو خلق نکرد .. دست به معجزه زد و حاصلش عصاره عجیبی شد از گلای بهشتی و عسلی که از زیر گلوشون شروع کرده به شُرّه کردن
789 ....برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 128