بسم الله
نینی داشتن باعث میشه حسایی توی وجودت زنده / پویا شه که قبلا یا حواست بهشون نبود یا اینهمه درکشون نمیکردی . بیشتر نگاه میکنی ، عمیقتر بو میکشی ، خیره میمونی و شاکرتر میشی و عاشقتر به انگشتای کوچیکش ، به ذره ذره تغییراتی که میکنه ، به صداش ، میلیمتری بلندشدن قدش ، نفساش ، بوی دم کرده بعد بیدار شدنش از خواب . دیروز متوجه شدم مدل انگشتا و ناخوناش داره شبیه انگشتای خواهرش میشه . صورتشم ، چشاش ، حرکاتش در حال تغییره و تغییرشونو فقط چشایی میبینه که حضور نینوئه بیناترشون کرده
داره کمکم و بدون کمک گرفتن از اشیا پاشدنو تمرین میکنه . سریع بلند میشه اما لرزون . اگه بگم توو هر بار بلندشدنش از ترسِ نکنه بیفته بعدش ، عمرم نصف میشه نه اغراقه و نه دروغ . چقد اما ذوق داره بودنت نینو . چقد دورت بگردم و عزیزدلم بگم بهت که باور کنی بهشتم همینجاس ، وسط قفسه کوچولوی سینهت
..
دفعه اول نبود و همیشگیه که موقع قربون صدقهرفتن ، بهجای مایهگذاشتن از خودم خواهرمو قربون نینوئه میکردم / میکنم :) امروز که از ته دّددددل گفته بودم " ایشششاالله که فلانی دورت بگرده " جنابات برگشته بودن سمتم شاکی که " عی بابا ! بچهیه مُویه " و زده بودن زیر گریه :))) نباید بچهشونو قربون بقیه بکنم ؟ خودم دور نینوئه بگردم عیبی نداره ؟ اَندرم ؟ سطلی ؟ از توو جوف گرفتنم ؟ :)))
برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 131