بسم الله
تلفنی و نه رسمی ، کاری بهم پیشنهاد داده شد و با اینکه معلومه قبولش نخواهم کرد اما .. یه لحظه لبخند زدم .. و ؟ فکمیکنم اون لحظه .. همون یه لبخند ، خیلی چیزارو بین خدا و خودم خراب کرد :(
وقتی ازم نظرخواستن که " بین این دو رشته کدومش ؟ " .. گفته بودم " نمیدونم مخاطبتون دنبال خودسازیه یا دگرسازی ؟ " .. چون خودم خودسازیرو مقدم میدونم همیشه .. میدونستم از اول
چون مدام و همش انقد ازین لبخندای هیچی پشتش نیستِ یهویی دارم توی رزومهم ! که عذرخواهیِ ببخشید خدا از دهنم در رفتش نمیذاره فککنم " خب دیگه حالا بقیه "
برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 139