+337 .

بسم الله
شغل یا سمت : ظرفشوی
نمی‌دونم دیگرون با دیدن این عنوان شغلی چه حسی پیدا می‌کنن . برای من یه معنی بیشتر نداره . وقتی می‌شه کلمات وزین و محترمانه‌ای به‌کار برد و قبل هر نوشتنی ، به کرامت آدمی که پشت اون کلمه‌س فک‌کرد .. اما به‌جاش به پایین‌ترین عناوین اکتفا می‌‌شه ، این یا از بی‌عقلیه یا بی‌شعوری !
..
ما توان درک موقعیت ، شرایط ، تجارب سخت ، اندوه و اتفاقات غم‌انگیز زندگی دیگرون‌و نداریم .. حتی اگه تجربه مشابهی داشته باشیم . در واقع شباهت ، شاید اما عین هم نبوده اون تجربه . تجربه تو برای توئه و تجربه من برای من . من با توانایی ، ظرفیت ، درجه تحمل ، شرایط و ویژگی‌های خاص خودم فرو رفتم توی اون اتفاق و تو با همه‌چی‌ای که برای خودت بوده . سعی می‌کنم نگم " درکت می‌کنم " ولی سعی می‌کنم درک کنم الآن و توی این اتفاق و شاید بعدن و در آینده ، تو در رنجی بزرگی . بهت سخت می‌گذره و نیاز نداری به دروغ شنیدن اینکه درک می‌شی . تو بیشتر از درک ، نیاز داری به فهم اینکه این اتفاق برای تو بزرگه و سخت
..
و اومدیم که زندگی کنیم . اگه توو مغزت خوندن که هویتت به ازدواج گره خورده ، وا کن این گره بد فرم‌و . صاحب نگاه ، هویت و شخصیت خودت باش . باری که دیگرون از روی باورهای غلطشون به سمتت پرت کردن‌و نه بردار و نه به دوش بکش . توو مسیر و راه زندگی ، ازدواج شد شد ، نشد نشده‌س
از طرف تو همش همینه
بقیه‌ش دهن گشادیه بسته‌نشدنی

سنجاق بشهـ بهـ: پرچنهـُ الله مددی, پرچنهـ و پرچنگياش

+ نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۱ساعت 19:26  توسط پُرچِنهـ هه  |