خب اعتراف دهه چهار زندگیمم این باشه که هر چی جلوتر می رم خالی تر میشم . انگار چیزی درونمو پر نکرده یه ظرف خالی از علم ، زنگ زده و قُر شده ! کاشته ها ، همه خشک . کوله بار ، پر شده از هیچی و هیچی ! چقد دیگه عمر میکنم و میمونم توی دنیا رو نمیدونم اما خدا بخواد یا علی (ع) این بار ، دور خیز برا " یادگرفتن " باشه .. ان شاالله :)
به شدت بده که زبانم صفره :( به شدت بد . کمی بی حوصله م برای این کار اما هنوز اونقد ذهنم میکشه که بتونم در حد درک کلمه های پرکاربرد و ضروری ، تلاش کنم .. ان شاالله :)
..
ترم اول زبان عربی رو هم به یاری خدا تموم کردم .. خوب بود و بسی دوست میدارمش :) کُند می رم جلو اما به نظرم از ایستادن بهتره :)
برچسب : نویسنده : bporchene6 بازدید : 142